امروزه بازاريابي محتوا يكي از پيشنيازهاي اصلي تبليغ محصول است. اما در اين روش از چه خطاهايي بايد خودداري كرد؟
شايد بازاريابي محتوا، مفهوم جديدي بهنظر برسد؛ اما اين روش از صدها سال قبل كاربرد داشته است. داستانگويي يكي از قديميترين شكلهاي ارتباطي است. براي مثال بنجامين فرانكلين، با انتشار كتابي بهنام سالنامهي ريچارد فقير، به كسبوكار چاپ خود كمك كرد.
امروزه، بازاريابي محتوا يكي از پيشنيازهاي افزايش فروش است. بازاريابي محتوا نهتنها بر بهبود كسبوكار تأثير ميگذارد بلكه سه برابر بيشتر از بازاريابي خروجي به نتيجه ميرسد و هزينهها را تا سقف ۶۲ درصد كاهش ميدهد و از نظر نرخ تبديل، شش برابر سودمندتر از روشهاي ديگر است. بازاريابي محتوا يكي از بهترين روشها براي جلب اعتماد، جذب مخاطب و بهبود خدمات مشتري است. اما اگر ميخواهيد فروش خود را از طريق بازاريابي محتوا بهبود دهيد، لازم است از چند خطاي متداول دوري كنيد.
۱. استفاده از دستورالعمل يكسان براي همه
براي افزايش فروش از طريق بازاريابي محتوا، نبايد براي تمام افراد از دستورالعمل يكساني استفاده كنيد. براي مثال نياز به توليد محتوايي براي جذب مخاطب و افزايش مصرف داريد. اين كار مانند پختن غذا براي گروه بزرگي از افراد است. ممكن است استيك بپزيد اما اگر در ميان مخاطبانتان افراد گياهخوار يا وگان وجود داشته باشند، آنها نميتوانند از چنين غذايي لذت ببرند.
مثال:
براي رسيدن به استراتژي مناسب بازاريابي محتوا بايد با بررسي دقيق دادهها و توسعهي شخصيت مشتري قبل از توسعهي تقويم محتوا، براي شناخت مخاطب وقت بگذاريد. به اين ترتيب ميتوانيد با كفش آنها راه برويد و محتواي مناسب را در زمان مناسب از طريق كانال مناسب منتقل كنيد. قبل از قرار دادن گوشتها در فر، خواستهها، نيازها، علايق و انگيزههاي مخاطب را بشنويد. اگر اغلب ميهمانان شما گياهخور هستند، غذاي بدون گوشت بپزيد. به ياد داشته باشيد نياز مخاطب اهميت دارد نه شما.
۲. تأكيد بيش از حد روي فروش
بازاريابي محتوا نوعي دستورالعمل فروش نيست. بلكه بهمعني اشتراكگذاري اطلاعات سودمندي است كه بتوانند به پرسشهاي مخاطبان پاسخ دهند يا مشكلات آنها را حل كنند. براي مثال، اگر نياز به دستورالعمل برگر گياهي داشته باشيد، ممكن است بتوانيد در وبسايت وسايل آشپزخانه به پاسخ خود برسيد؛ اما اگر آن وبسايت بدون هيچ دستورالعمل مشخصي، تنها محصولات خود را براي فروش گذاشته باشد چه حسي پيدا ميكنيد؟ شايد به سايت ديگري برويد كه اطلاعات مورد نياز شما را داشته باشد.
پس از ايجاد كتابخانهي محتوايي با اطلاعات سودمند، نگاهي به سازماندهي اطلاعات بيندازيد و آن را به گزينهي سودمندي براي مخاطب خود تبديل كنيد. براي مثال شركت Nurx داراي يك بلاگ معمولي و بخشي براي پرسش و پاسخ است كه محتوا را به مركز اطلاعاتي قابل جستجويي براي عناوين مرتبط با سلامت روابط تبديل كرده است.
۳. ناديده گرفتن كيفيت و بهبود محتوا
در بحث توليد محتوا، تعادل اهميت زيادي دارد. انتشار ساليانهي پستها كمكي به بهبود محصول يا خدمات شما نميكند. از طرفي انتشار پنج مقالهي غيرآموزنده و پر از اشتباه در روز هم روش مؤثري نيست. در عوض سعي كنيد وقت خود را صرف توليد محتواي جذاب كنيد حتي اگر هفتهاي يك بار آن را منتشر كنيد. هميشه بهتر است بر كيفيت تمركز كنيد تا كميت.
محتواي جذاب ممكن است سالها به اشتراك گذاشته شود
علاوه بر اين، محتواي جذاب ميتواند به مدت سالها مرجع افراد باشد. سرمايهگذاري اوليه بالاخره منجر به پاداش ميشود. براي رسيدن به حداكثر سود از محتواي خود، ميتوانيد آن را بهصورت اينفوگرافيك يا فصلي از كتابي الكترونيكي، بازنشر كنيد. يكي از ديگر مزاياي توليد محتواي با كيفيت، اشتراكگذاري انبوه آن است. اگر شخصي محتواي شما را مفيد ببيند، تمايل بيشتري به اشتراكگذاري آن خواهد داشت. با اين حال نبايد از بهبود محتوا غافل شد. محتوا برخلاف روياها به خودي خود ساخته نميشوند.
۴. نداشتن CTA
فراخوان عمل (CTA)، هدفي ساده دارد: راهنمايي مخاطبان خود براي رسيدن به انتظارات آينده. فراخوان عمل ميتواند در قالب يك پست، بهروزرساني شبكههاي اجتماعي يا ايميل باشد. CTA مرتبط براي ترغيب مخاطب به گامهاي آينده، حائز اهميت است. فراخوان عمل قوي ميتواند گزينهي «اضافه كردن به كارت» يا «تست سي روزهي رايگان» باشد. در هر صورت CTA به افراد براي ادامهي راه انگيزه ميدهد.
۵. ناديده گرفتن توصيهها
محتواي كاربري از جمله نقد و توصيه، هرگز نبايد ناديده گرفته شوند. محتواي كاربري نهتنها به توليد محتواي بيشتر كمك ميكنند بلكه اعتماد مخاطب را هم افزايش ميدهند. درواقع براساس بازاريابي هينز و G2، تقريبا ۹۲ درصد از خريداران B2B پس از خواندن نقدي مطمئن به خريد ميپردازند.
علاوه بر اين، توصيهنامهها بهتر ميتوانند خدمات، محصولات و مزاياي آن را توصيف كنند. توصيه نامهها همچنين ميتوانند تمايز شما از رقبا را پررنگ كنند و از ادعاهاي شما در محتويات قبلي حمايت كنند. تأييد شدن از سوي ديگران، هديهاي ارزشمند در بازاريابي محتوا است.
۶. عدم درك چهار گام چرخهي خريد
چهار مرحله در چرخهي خريد وجود دارد: آگاهي، پژوهش، درك و خريد. اولين مرحلهي ايجاد آگاهي زماني است كه مشتري از وجود راهحل براي مشكل خود آگاه نيست. مرحلهي پژوهش زماني است كه مشتري از وجود راهحل آگاه است و بهدنبال اطلاعات ميرود. سومين مرحله درك است كه به مقايسهي محصولات و خدمات اختصاص مييابد و در نهايت چهارمين مرحله، خريد است كه بهمعني تصميمگيري براي سرمايهگذاري بر راهحل است.
توجه به نقد كاربران، در جلب اعتماد مخاطب مؤثر است
هر بازارياب محتوايي بايد از چرخهي خريد آگاه باشد. همچنين بايد محتوايي را براي هر كدام از بخشهاي فروش، توليد كند. براي مثال، محتواي آموزشي براي آگاهي مفيد است؛ اما محتوايي مثل مطالعات موردي ميتواند به توسعهي رابطه با خريدار در مرحلهي جمعآوري اطلاعات تا مراحل بعدي كمك كند. محتواي شما نهتنها ميتواند مشتري ايدهآل را تعيين كند بلكه ميتواند سطح آن را هم تعيين كند.
۷. از خودراضي بودن
حتي اگر به استراتژي مناسبي براي بازاريابي محتوا دست يافتيد، براي ديدن نتايج و جبران زحمات بايد عملكرد استراتژي خود را تست كنيد. در صورتي كه چيزي مطابق انتظارتان پيش نرفت، بايد كل دوره را تغيير داده و بر افزايش تغييرها و بهبود كار تمركز كنيد.
علاوه بر اين، بايد براساس آخرين اخبار و روندها خود را به روز نگهداريد. به ياد داشته باشيد، مشتري طعم تغيير را ميچشد؛ فناوري هم با سرعت بالايي در حال تكامل است. در صورتي كه از روشهاي منسوخ استفاده كنيد و محتوا را روي پلتفرمهاي كمطرفدار منتشر كنيد، پيشرفت چشمگيري نخواهيد داشت. ارتباط ايدهها، هم در محتوا و هم در روشها حائز اهميت است.
بازاريابي محتوا يكي از مؤثرترين روشها براي بهبود كسبوكار است اما در صورتي به نتيجه ميرسيد كه از خطاهاي فوق دوري كنيد. اگر مراقب نباشيد، حتي سختكوشي شما هم ميتواند منجر به ركود فروش شود. خروجي ضعيف ميتواند بهمعني اتلاف وقت باشد، حتي اگر از بهترين روشها استفاده كرده باشيد
منبع: زوميت